ماه راسرشکافتند......
برای چون علی زیستن و علی وار بودن باید دنیاراسه طلاقه نمود
دوحکایت در وصف مولا
ابن جارودباواسطه از پیامبر(ص)نقل کرده است که حضرت فرمود:بدرستی که حلقه ی دربهشت ازیاقوت سرخ است روی صفحه هایی ازطلا.پس هنگامیکه حلقه برصفحه طلازده میشود صدامیدهدیاعلی
برتری مطلق مولابرانبیای سلف
روایت شده است که صعصعه بن صوحان که برامیرالمومنین وارد شدوازحضرت سوال کرد شمابرتریدیاادم ابوالبشر؟
امام (ع)فرمود:زشت است که مردازپاکی خودبگوید اماازانجاکه خداوندنعمتی به من داده برای بیان نعمتم به دیگران میگویم
صعصعه پرسیدبرای چه شمابرترید؟
امام (ع)فرمود:خداوندبه ادم فرمود تو و همسرت دربهشت مسکن کنید وازهمه نعمتهااستفاده کنیدفقط از شجره گندم استفاده نکنیدکه دران صورت از ظالمین خواهیدبوداماگندم رابرمن مباح کرد من نان گندم نخوردم بدین معناکه برنفسم غلبه کنم ازنان جوخوردم ونان گندم رامیان دیگران تقسیم کردم
پرسیدشمابرتریدیانوح
حضرت فرمود:من .نوح قومش رابه خاطرعدم پیروی نفرین کرد ولی بعدپیامبرظلمی که مردم برمن کردندبه طوری که با خار در چشم واستخوان درگلوصبرکردم فرزندنوح کافربود ودوفرزندمن سرورجوانان بهشت
پرسیدشمابرتریدیا موسی
حضرت فرمودمن.چون خداوندموسی رابه سوی فرعون فرستادفرمودخدایامن کسی راکشته ام میترسم به تنهایی به سوی ان قوم بروم برادرم هارون رابامن همراه کن تا عقده از لسانم بازشود اما انگاه که پیامبرایات برائت رابه دست من داد تابرای مردم تلاوت کنم من برخداتوکل نمودم ونهراسیدم با انکه همه ی مردم از من خشمگین بودند
پرسیدشمابرتریدیاعیسی
حضرت فرمود:من.انگاه که مادر عیسی زمان وضع حملش شد نداامد که ازبیت المقدس خارج شو زیرااینجامکان مقدس است واوزیردرختی وضع حمل نموداما مادرم فاطمه بنت اسد درحال طواف بود که درد زایمان اورافراگرفت خواست خارج شود که دیوارخانه ی خدا شکافت وندایی امد داخل شو ومن علی درخانه ی خدا به دنیا امدم
در شب معراج پیامبر در اسمان ملکی دید که شبیه علی بود
چون ازاوپرسیدگفتند:
ملائکی که برزمین رفت وامدمیکننددروصف علی برای دیگرملائک سخنهامیگفتندانگاه ان ملائک از خداوندخواستندتازمانی که علی برروی زمین است ملکی شبیه علی خلق کندتا انهانیزاوراببیند وهرگاه دلتنگ میشوندبه ان ملک بنگرند
به راستی این علی کیست
این معمای خلقت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
یک روز تماشای دری خون الود یاداوری خاطره ی سرخ وکبود
کم کم به علی بال پریدن میداد ای تیغ نیازی به حظور تو نبود





