کوتاه اماحکمت اموز

http://upload7.ir/images/63912191985005116533.jpg


در روزگاری کهن پیرمرد روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت :

روزی اسب پیرمرد فرار کرد و همه همسایگان برای دلداری به خانه اش آمدند و گفتند!

عجب شانس بدی آوردی که اسب فرار کرد! :

روستا زاده پیر در جواب گفت:

از کجا می دانید که این از خوش شانسی من بوده یا بد شانسی ام ؟

و همسایه ها با تعجب گفتند ؟ خب معلومه که این از بد شانسی است.

هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیرمرد به همراه بیست اسب

وحشی به خانه برگشت.

این بار همسایه ها برای تبریک نزد پیرمرد آمدند : عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت

همراه بیست اسب دیگر به خانه برگشت.

پیرمرد بار دیگر گفت : از کجا میدانید که از خوش شانسی من بوده یا از بدشانسی ام ؟

فردای آنروز پسر پیرمرد حین سواری در میان اسبهای وحشی زمین خورد و پایش

شکست.

همسایه ها بار دیگر آمدند :

عجب شانس بدی...

کشاورز پیر گفت : از کجا میدانید که از خوش شانسی من بوده یا از بدشانسی ام ؟

چند تا از همسایه ها با عصبانیت گفتند : خوب معلومه که از بد شانسی تو بوده پیرمرد

کودن!!!

چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدن و تمام جوانان سالم را

برای جنگ در سرزمین دور دستی با خود بردند . پسر کشاورز پیر بخاطر پای

شکسته اش از اعزام معاف شد.

همسایه ها برای تبریک به خانه پیرمرد آمدند :

عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد و کشاورز پیر گفت:

((از کجا میدانید که ....؟))


نتیجه گیری :

همیشه زمان ثابت می کند که بسیاری از رویدادها را که بدبیاری و مسائل لاینحل زندگی

خود می پنداشته ایم صلاح و خیرمان بوده و آن مسائل ، نعمات و فرصتهای بوده که

زندگی به ما اهدا کرده است!

خداوند حکیم در قرآن کریم سوره بقره می فرماید :

عَسی أَن تَکرَهوُا شَیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم وَ عَسی أَن تُحِبّوُا شَیئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُم وَاللهُ یَعلَمُ وَ

أَنتُم لا تَعلَموُنَ

چه بسا چیزی را شما دوست ندارید و درحقیقت خیرشما در آن بوده و چه بسا چیزی

را دوست دارید و در واقع برای شما شر است! خداوند داناست و شما نمیدانید...

اندیشیدن به اینکه به علت قدرت محدود ما در درک و دانستن تمامی حقیقتها همیشه

ندانسته هایمان بیشتر از دانسته های ماست عاقلانه ترین کار سپردن حقیقت امورو

حکمت همه ی اتفاقها به دانای حقیقیست که حکمت همه چیز به دست اوست و اگاه

از همه ی پنهانها 

وراضی بودن به خواست خداوندیش که همواره ازروی حکمت و رحمت است

و اعتماد به قدرت بی مانندش که فوق تصور

پست اخر....

کم کم غروب ماه خدا ديده مي شود
صد حيف ازين بساط که برچيده مي شود
در اين بهار رحمت و غفران و مغفرت
خوشبخت آن کسي ست که بخشيده مي شود

فرازهايي از دعاي وداع امام سجاد(ع) با ماه رمضان:

بدرود اي بزرگترين ماه خداوند و اي عيد اولياي خدا...

بدرود اي ماه دست يافتن به آرزوها...

بدرود اي ياريگر ما که در برابر شيطان ياريمان دادي...

بدرود اي که هنوز فرا نرسيده از آمدنت شادمان بوديم

و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک


پیشاپیش فرا رسیدن عید رحمت و مغفرت پاداش یک ماه بندگی و سوز و گداز

اغازی بر انسانی نو که خویش را در بیکرانی دریای رحمت رمضان شستشو داد

عید عیدترین عیدها بر مهمانان بارگاهش مبارک باد

پست اخر...............


http://ts2.mm.bing.net/th?id=H.4702406194889793&pid=15.1


دستانمان بالا می اید

اینبار نه برای دعا

به نشان تسلیم

تسلیم مولا منتظر خوبی نبودیم

اینبار هم خودت کرم نما و دعا کن

برای حال خرابمان دعاکن که بیایی

این روزها خراب امدن توئیم یابن الحسن

شب قدراست و طی شد نامه هجر


http://img.tebyan.net/big/1388/06/989521452121262441822041692251415775201253.jpg

استمرار شب قدر در هر سال، و استمرار نزول همه امور به وسیله ملائکه، بعد از رحلت

رسول خدا(ص) وجود جانشین و خلیفه آن حضرت(ص) را، به منظور ایفای همان نقش در

شب قدر، اثبات می‌نماید. از همین‌رو از امیرمؤمنان حضرت علی(ع) روایت شده که به

ابن عباس فرمودند: به حقیقت، شب قدر در هر سال وجود دارد، در آن شب امر همه سال

نازل می‌شود، و آن امر بعد از رسول خدا(ص) صاحبانی دارد ابن عباس عرض کرد:

آنان کیستند؟امام(ع) فرمودند: من و یازده [فرزند] از صلب‌ام.                        

  همان ص619

و حضرت باقر(ع) میفرمایند:هرکس به شب قدربرخلاف نظرو رای ما ایمان داشته باشد

صادق نیستج انکه بگوید:آن (شب قدر) از آن ما (اهل بیت(ع)) است، و هر کس چنین

نگوید به حقیقت تکذیب کننده است. خدای عزّ و جلّ بزرگ‌تر از آن است که امر را به

همراه روح و ملائکه بر کافر فاسق نازل نماید، پس اگر بگوید که، او آن را بر خلیفه‌ای

[غیر از ما] نازل می‌کند، این سخن باطل است و اگر بگویند که آن را بر هیچ کس نازل

نمی‌کند، ممکن نیست که چیزی نازل شده اما بر هیچ چیز فرود نیاید. و اگر بگویند

ـ که خواهند گفت ـ اساساً نازل شدنی واقع نشده، در گمراهی عمیق و آشکاری فرو

رفته‌اند

امیرمؤمنان(ع) در بیانی بلند، پس از ذکر حجج الهی، در پاسخ به سؤال کننده‌ای که پرسید:

این حجّت‌ها کیستند؟، فرمودند:

آنان عبارتند از: رسول خدا(ص) و جانشینان برگزیدة آن حضرت(ص)؛ با کسانی که خداوند

ایشان را همراه و قرین خود و رسولش ساخت و بندگان را به طاعتشان فرا خواند، چنانکه

از آنان بر خویش پیمان گرفت. ایشان صاحبان امر و کسانی هستند که خداوند درباره ‌شان

فرمود:« أطیعوالله و أطیعوا الرسول و اُولی‌الأمر منکم>>

و فرمود: «و لو ردّوه إلی الرسول و إلی اُولی‌الأمر منهم لعلمه الّذین یستنبطونه منهم

و چون خبری حاکی از ایمنی یا وحشت به آنان برسد و اگر آن را به پیامبر و اولیای امر

خود ارجاع کنند، قطعاً از میان آنان کسانی‌اند که [می‌توانند درست و نادرست] آن را دریابند

شخص سؤال کننده عرض کرد: آن امر چیست؟ امام(ع) فرمودند:

همان که ملائکه در شبی که همه امور(خداوند) حکیم، از قبیل: روزی، طول عمر، اعمال،

زندگانی، مرگ، علم غیب آسمان‌ها و زمین، و معجزاتی که جز برای خداوند، برگزیدگان و

فرستادگان او در بین آفریدگانش امکان‌پذیر نیست، فرو می‌فرستند آنان روی خدایند؛

که فرمود: « فأینما تولّوا فثمّ وجه الله؛ پس به هر سو رو کنید آنجا روی خداست

(از جمله آنان بقیت‌الله)یعنی حضرت مهدی(ع) است که هنگام پایان [روزگار] این [دنیا]

می‌آید و زمین را از قسط و عدل لبریز می‌نماید، همان طور که از ظلم و ستم مملو شده باشد

و از نشانه‌های او غیبت و کتمان در وقت فراگیر شدن طغیان و فرا رسیدن انتقام است و اگر

مورد خطاب این امر در کلام خداوند، منحصراً پیامبر(ص) و نه غیر ایشان بود، می‌بایست

به وسیله فعل ماضی دالّ بر عمل غیر دائمی بیان می‌شد، نه به صورت مستقبل،

«نزلت الملائکة؛ ملائکه نازل شدند»

«یفرق کلّ امرٍ حکیمٍ؛ هر کاری [به نحو] استوار فیصله می‌یابد»

و نمی فرمود:«لا تنزّل الملائکة؛ ملائکه نازل می‌شوند» و

«یفرق کلّ امرٍ حکیمٍ؛ هر کاری [به نحو] استوار فیصله می‌یابد»

در این شب که شب تقدر است شب ناله های پرسوز است و نیاز و نیاز و نیاز

لحظه ای اندیشه کنیم چرا امده ایم و کجا خواهیم رفت

اندیشه کنیم رفته ها رفته و کنون همین لحظه میشود همه عمر را تقدیر نیکو کرد

اندیشه کنیم همین امشب را و مولایی که قران ناطق بود و شب تقدیر با او رقم خورد

که بفهماند نمیتوان شب قدر را قدر دانست بی صراط مستقیم علی

نمیشود زیبا سرنوشت را خواست بدون جرعه ای از محبت او

اندیشه کنیم بازمانده ی سرشکافته ی این شبها را

که لحظه لحظه هامان براو عرضه خواهدشد

السلام علیک یا صاحب العصر ای بازمانده ی فاتح خیبر قرانی که شکافت به سبب عدالتش