سلام بر کوه صبر و استقامت


 بغض نگاه خسته تان،اي مسيح من

 مانند سنگ ؛شيشه ي قلب مرا شكست

 دار و ندار زندگيم نذر خنده ات

غصه نخور،كه ارتش زينب هنوز هست

 در راه پاسداري آيين كردگار

 عمريست در كنار شما ايستاده ام

 اين بچه هاي دست گلم را زكودكي

 من با وضو و حب شما شير داده ام

 سرمست باده هاي طهورايي توأند

 شمشير دست هر دوشان تيز و صيقلي است

 پروانه وار منتظر اذن رفتنند

 رمز شروع حمله شان ذكر يا عليست

 اي پادشاه- تا تو رضايت دهي- ببين

 سربند ياعلي به سرخويش بسته اند

 برفوت و فن نيزه و شمشير واقف اند

 چون پاي درس ساقي لشگر نشسته اند

 عباس گفته: خواهرمن!مرحبا به تو

 اين مردهاي كوچك تو، شيرشرزه اند

 مبهوت سبك جنگ و رجزهايشان شدم

 شاگردهاي اول پرتاب نيزه اند

 گفتم به بچه هاي عزيزم كه تا ابد

غمگين زخم سينه ي يك ياس پرپرم

 تا آخرين نفس به عدو تيغ مي زنيد

 با نيت تلافي سيلي مادرم

 در آزمون صبر و محن، مادر شما

 با نمره ي قبولي تان گشت رو سپيد

 در دفتر كرامت من دست حق نوشت

اي دختر شهيد، شدي مادر شهید


http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/graphichadith4/50780a6ee430def5ef7c6bff3ea27d86.jpg

بزرگواری امام حسین (ع)

روزی امام حسین (ع) از جائی عبور میكرد دید جوانی

به سگی غذا می دهد، به او فرمود: به چه انگیزه این

گونه به سگ مهربانی می كنی ؟ او عرض كرد: من غمگین

هستم ، می خواهم با خشنود كردن این حیوان غم و

اندوه من مبدل به خشنودی گردد، اندوه من از این

رواست كه من غلام یك نفر یهودی هستم و می خواهم از

او جدا شوم . امام حسین (ع) با آن غلام نزد صاحب او

كه یهودی بود آمدند، امام حسین (ع) دویست دینار

به یهودی داد، تا غلام را خریداری كرده و آزاد سازد.

یهودی گفت : این غلام را به خاطر قدم مبارك شما كه به

در خانه ما آمدی به شما بخشیدم و این بوستان را نیز

به غلام بخشیدم و آن پول مال خودتان باشد. امام حسین

(ع) هماندم غلام را آزاد كرد و همه آن بوستان و پول را

به او بخشید وقتی كه همسر یهودی ، این بزرگواری را از

امام حسین (ع) دید گفت :من مسلمان شدم و مهریه ام را

به شوهرم بخشیدم و به دنبال او شوهرش گفت : من نیز

مسلمان شدم و این خانه ام را به همسرم بخشیدم.

داستان هاي شنيدني از چهارده معصوم(عليهم السلام)/ محمد محمدي اشتهاردي  

السلام ای کشته های بی کفن


از حضرت صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: روزى حضرت فاطمه عليهاالسلام

حسين عليه السلام را در آغوش گرفته بود، رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) او را از آن

حضرت گرفته و فرمود: خداوند كشنده تو را لعنت كند، خداوند كسى را كه تو را برهنه

مى كند لعنت كند، خداوند كسانى را كه يكديگر را بر عليه تو كمك مى كنند نابود سازد و

بين من و كسانى كه يكديگر را بر عليه تو كمك و يارى مى كنند حكم فرمايد. حضرت زهرا

عليهاالسلام پرسيد: پردجان چه مى گوييد؟ فرمود: به ياد مصيبتهايى كه پس از من و تو به

او مى رسد و ستمها و كينه توزى هايى كه با او مى شود افتادم . او در آن روز به همراه

گروهى خواهد بود كه گويا ستارگان آسمانند كه خود را براى كشته شدن هديه آورده اند.

گويا ميدان آنان را مى بينم ، جايگاه فرود و محل قتل و دفن آنان را مى نگرم ،

عرض كرد: پدر جان ، اين جايى را كه توصيف مى فرماييد كجاست ؟ فرمود: جايگاهى

كه به آن كربلا مى گويند و خانه غم و اندوه و گرفتارى ما و امت است . بدترين افراد

امتم بر آن خروج مى كنند. اگر تمام ساكنان آسمانها و زمين بخواهند براى يك نفر از

آنان شفاعت كنند، شفاعتشان در مورد آن يك نفر پذيرفته نمى شود. آنان در آتش

جاودانه خواهند بود


باز محرم رسید، ماه عزای حسین

سینه‌ی ما می‌شود، کرب و بلای حسین

کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه

تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین

             


امام سجاد (ع) : هر مؤمنی كه بگرید بر قتل حسين (ع) به نحوی كه اشك بر چهره اش جاری شود

 خداوند او را جاودانه در خانه ای از خانه های بهشت جا می دهد.


وهنوز پرچم سرخت بر بام اسمانت بلند است

و هنوز چشمان مادری به راه

تا کی رسد ان منتقم خونت یاحسین......



قطرات اشك و فرزندان فاطمه عليهاالسلام  



عايشه مى گويد: روزى رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) سخت گرسنه بودند و از

خوردنى چيزى در منزل نداشتيم . حضرت به من فرمود: رداى مرا حاضر كن ، تا به

خانه فاطمه روم و حسن و حسين عليه السلام را ديدار كنم تا كمى از گرسنگى خود را

فراموش كنم . چون حضرت به خانه فاطمه عليهاالسلام آمد و فرمود:

اى فاطمه ! فرزندان من كجا هستند؟ ! عرض كرد: پدرجان ! حسن و حسين عليه السلام

سخت گرسنه بودند با حالت گريه از خانه بيرون رفتند.

پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله ) براى پيدا كردن آنها از خانه فاطمه عليهاالسلام

بيرون آمدند. در بين راه ابودردا را ديد و فرمود: اى ابو دردا پسرهاى مرا نديدى ؟

عرض كرد: يا رسول الله ! آنها در سايه ديوار بنى جذعان خوابيده اند، پس با هم به

طرف آنها رفتند، پيامبر آن دو را به سينه چسباند و اشك از رخسارشان پاك كرد.

ابودردا عرض كرد: اى رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) ! اجازه دهيد تا من ايشان

را بردارم . حضرت فرمود: اى ابودرداء ! بگذار تا آب ديده گانشان را پاك كنم ، سوگند

به آن كسى كه مرا به پيامبرى فرستاد، اگر قطره اى از آب ديده گانشان بر زمين افتد،

تا قيامت بلاى گرسنگى از ميان امت بيرون نمى رود. پس حضرت آن دو را برداشته و

به طرف خانه فاطمه عليهاالسلام آمدند.

                                      ناسخ التواريخ : ص 90   



غدیر تجلی ولایت


هان مردمان! او را برتر بدانيد. چرا كه هيچ دانشی نيست مگر اينكه خداوند آن را در

جان من نبشته و من نيز آن را در جان پيشواي پرهيزكاران، علي، ضبط كرده ام. او

(علي) پيشوای روشنگر است كه خداوند او را در سورۀ ياسين ياد كرده كه:

«و دانش هر چيز را در امام روشنگر برشمرده ايم...»

http://img.tebyan.net/big/1383/11/1441753113425016920521451381691332082401119.jpg

به نام ربی که رحتمش بر عالمیان همیشگی است و بی مثال

پروردگاری که به برکت خلقت پنج نور فروزان هستی را به هستی کشاند

و به سبب همین انوار بر تمامی مخلوقات رحمت خویش را فرود اورد

و جمله انبیاء را برای هدایت برگزید

و برترین و اخرین و کاملترین انان خاتم المرسلین را

و اتمام رسالت را اقرار به ولایت بهترین خلق کسی که چون او بعد حضرت ختمی مرتبت

در مقام و منزلت و علم پای به هستی نگذاشت

خدای تمام روزها و ماهها که هر رو را به رحمت و نعمتی مزین کرد

انگاه که دستور داد به خلیل خویش ابراهیم که فرزندش را قربانی کند

و ان دم که به امر و رحمتش خنجر بران نبرید و قربانی فرو فرستاد

و قربان بزرگترین اعیاد که درسها در خویش دارد

و برای رسیدن به مقام قرب حق باید قربانی به قربانگاه برد چه نفس باشد چه تمام دلبستگیها

و قربان راه است برای رسیدن به اکبر اعیاد عید ولایت و اتمام رسالت

عید بخشش بی نهایت حق و روزی که راه حق به روشنی بر همگان اشکار شد

دست حق بالا رفت تا هرکه سرای مقصود و حیات جاودان میخواهد

با روشنی نور وجود مولای متقیان اسد الله الغالب امام علی (ع) به حقیقت باور و یقین رسد

که علی(ع) تنها صراط مستقیم است و نوری که فروزانیش همه ی تاریکیها و بیراهه ها را

روشن میسازدو راه امن است

و غدیر....

تجلی مظلومیت است انگاه که دستها برای بیعت از هم پیشی میجست

و افسوس و صد افسوس که به زرق و برق اندک و فانی دنیا رنگ باخت و

به بهانه ی فراموشی عهدها گسسته شد و روشنایی حق به تیرگی جهل و دنیا خواهی  انکار 

و برای رسیدن به بزرگترین اعیاد باید در وجود خویش از قربانگاه نفس و پلیدی گذشت

از تمام پستی و بلندی ازمونها بالا رفت و به حقیقت غدیر و دستی که بالا رفت

تا که نقطه ی وصل به حقیقت و  بندگی شود رسید

و در گذر از غدیر است که میشود عظمت ماه محرم و عاشورای حسین را یافت

که عاشورا تجلی عشق و بندگی به زیباترین شکل است

چه برای انان که در عید قربان بی هیچ قربانی حتی بر هوای نفس خویش سنگی نیز نزدند

و در غدیر رنگ فراموشی بر باورهایشان کشیده و عهد گسستند

و چه انان که خود قربانی مسلخ عشق شدند و بر عهد خویش با تمام هستی خود ماندند

و حال قربانی دیگر و غدیری دیگر

و قربانی ای که به قربانگاه بردیم و عهدی که با وارث غدیر خواهیم بست

فرصت اندک است

لبیک ......اللهم لبیک

السلام علیک یا مولا یا امیرالمومنین

در حديث‌ معراج‌ كه‌ از احاديث‌ بسيار مهم‌ و سرشار از معارف‌ بلند عرفانی است‌ ،

اميرالمؤمنين‌مكالمات‌ رسول‌ خدا(ص) را در شب‌ معراج‌ با خداوندمتعال‌ نقل‌

ميكند، در آن‌ حديث‌ اهل‌ دنيا اينگونه‌ معرفی شده‌اند:

  1 ـ زياد ميخورند. 

 2ـ زياد ميخندند.

3ـ زياد ميخوابند.

4 ـ زياد خشمگين‌ ميشوند.

5 ـ كم‌تر راضی ميشوند.    

ـ از كسانيكه‌ نسبت‌ به‌ آن‌ها اسائه‌ ادب‌ كرده‌اند عذرخواهی نميكنند6

7 ـ اگر كسی از آن‌ها عذرخواهی نمود عذر او را نميپذيرند.  

 8 ـ هنگام‌ اطاعـت‌ كسل‌ و بی نشاط‌ هستند.        
  
9 ـ هنگام‌ معصيت‌ شجاع‌ و جسورند. 

10 ـ آرزوهای دور و دراز دارند درحاليكه‌ مدت‌ عمر آن‌ها كوتاه‌ واجل‌ آن‌ها نزديك‌ است‌.  

11 ـ محاسبه  نفس‌ ندارند.  
 
12 ـ كم‌تر فكر ميكنند.  

 13 ـ زياد سخن‌ ميگويند.  

 14 ـ كم‌تر ميترسند.     
       
15 ـ هنگام‌ غذا بيش‌ از حد شادمان‌ ميشوند.  

16 ـ در نعمت‌ها اهل‌ شكر نيستند.    

17 ـ در بلاها صبر نميكنند. 

18 ـ خوبيهای زياد مردم‌ را با ديده ی حقارت‌ مينگرند.       

19 ـ حتی نسبت‌ به‌ كارهايي‌ كه‌ انجام‌ نداده‌اند خود را ميستايند.  

20 ـ آنچه‌ را كه‌ ندارند ادعا ميكنند.   

21 ـ هر چه‌ دلشان‌ بخواهد مي‌گويند. 

22 ـ دائم‌ از بديهاي‌ مردم‌ سخن‌ ميگويند.      

23 ـ اما خوبيهاي‌ آنان‌ را مخفی ميدارند.             

 نهج البلاغه (معجم)، خطبه 153.



احادیثی درمورد روز عرفه


پیامبر اکرم (ص)

خداوند در غروب عرفه  نزد فرشتگانش به اهل عرفه می بالد ومی گوید : « بندگانم را

بنگرید ! ژولیده وغبار آلود ، نزد من آمده اند »  

امام صادق (ع)

هر چه میخواهی برای خود دعا بخوان و [ در دعا کردن ] بکوش که آن روز [ روز

عرفه ] روز  دعا ودرخواست است .  


نیایش


امام صادق (ع)


ای آنکه بر ناله دردمند رحمت می آوری ، وای آن که به آنچه در دل زاری کننده نهفته

است دانایی ، مرا از کسانی قرار ده که در پناه تو ایمن اند ودشمنان را به ان جان پناه

دسترسی نیست


امام علی (ع)


خدایا ! از تو امان می طلبم  در آن روزی که نه مال وثروت به کار می آید ونه فرزندان ،

مگر کسی که با دلی پاک به سوی خدا بیاید


    امام مهدی (عج )


ای آنکه [ کار] زیبا را آشکار می کند  [ کار] زشت را می پوشاند ! ای آنکه بر

بدکاریمؤاخذه نمی کند وپرده نمی درد ! ای آنکه منتش بزرگ وچشم پوشی اش

کریمانه وگذشتش نیکو است


http://www.ghorany.com/images/arafe.jpg

 بهترين عمل در روز عرفه

  بهترين عملي که مي توان در روز عرفه انجام داد و به بهر ه هاي فراوان معنوي دست يافت،

حضوردر کنار مرقد مطهر حضرت امام حسين(ع) است. “بشير دهان” روزي به حضور حضرت

صادق(ع) آمده و عرضه داشت: مولاي من! من گاهي نمي توانم در روز عرفه در عرفات حضور

يابم، به اين جهت تلاش مي کنم تا خود را در روز عرفه به کربلابرسانم و امام حسين را زيارت

کنم. پيشواي ششم فرمود:

آفرين بر تو اي بشير! اگر شخصي در روز عرفه با شناخت و معرفت کامل به مقام امام حسين(ع)

به زيارت کربلابرود پاداش هزار حج و هزار عمره قبول شده و هزار غزوه که در کنار پيامبر يا

امام عادل به جهاد پرداخته باشد برايش منظور مي شود. وقتي بشير از اين همه ثواب تعجب کرد

امام صادق(ع) فرمود:

اي بشير ! مطمئن باش هرگاه يکي از اهل ايمان در روز عرفه به کنار قبر امام حسين بيايد و

با آب فرات غسل کند و آنگاه که به زيارت حضرت سيدالشهدا(ع) بپردازد به تعداد هر قدمي که به

سوي حرم امام حسين بر مي دارد برايش ثواب يک حج کامل مي نويسند


جز وصل تو دل به هرچه بستم توبه / بی یاد تو هر جا که نشستم توبه

در حضرت تو توبه شکستم صد بار / زین توبه که صدبار شکستم توبه . . .

التماس دعا

اللهم عجل لولیک الفرج