خوبترین

http://www.askdin.com/gallery/images/80/2_entezar.jpg

سالهاست نام خود منتظر نهادیم

سالهای سال است ازتو میگوییم و جمعه ی امدنت

شعرمیسراییم و همه جا پرمیشود از جملات زیبا که نازیبایی

کرده هامان را بپوشاند

شش روز هفته مان دنبال دنیاو

تازه به جمعه که میرسد...

اقای من شرمنده کلی کار عقب افتاده داریم

تازه باید خستگی یک هفته را ازتن به درکنیم برای هفته ی دیگر

و هزار مشغله

و دنیا و دویدنمان به دنبالش و باز هم جمعه و ....

ولی نه یادتان هستیم انقدرها هم ...

کارمان به گره که خورد کم که اوردیم دستمان که خالی شد

به خرابی که رسیدیم صدای العجل مان بلند میشود

انگاه است که یادمان میوفتد اقا نیامده و

اقابیا که .....

روزهای مابیشتر اینگونه میگذرد

اما گذر روزهای شما...

شمایید و همه ی بدیهای ما

شمایید و غفلتهای ما دنیایی که به تباهی کشاندیم

شمایید و دعاهایتان. اشکهایتان

شمایید و انتظار و انتظار و انتظار

نه دنیای ما بدون شما دنیاست نه روزگارمان ارام و خوب

ما دانسته که شما راکم داریم نشسته و.....

شما دست بردعا وایستاده که بیایی

بی انصافی کردیم

خوبترین

گره افتاده درکارمان

گره بی صاحبی

میشود به دستان مهربانت بگشایی این گره را

العجل یامولا

اخرالزمان

احادیث درباره آخرالزمان :

1. امير مومنان(ع): پشتها سنگين شود و حوادث پياپی واقع شود.

2. امير مومنان(ع) : او (حضرت قائم( عج)) هنگامی ظاهر ميشود كه حقيقتها كم

اجر و دنباله روها از نابخردان پيرو كنند.

3. امير مومنان(ع): عربها دچار اختلاف شوند اشتياق به ظهور افزون شود.

4. امير مومنان(ع): عفاف و خويشتن داری از جامعه رخت بربندد و ... و شيطان

بر همگان چيره شود.

5. امير مومنان(ع): زنها فرمانروايی كنند، حوادث جانكاه و كمرشكنی روی

می دهد.

6. امير مومنان(ع): شكافنده ها بشكافند و پيش بتازند ،تيز پروازان حمله كنند.

7. امير مومنان(ع): عراق را فتح كنند و هر نوع اختلافی را با خونريزی پاسخ دهند.

8. پيامبر(ص): برای مردم روزگاری ميرسد كه تنها همّ وغمّشان شكم آنها و شرف

آنها تجمّلات زندگی و قبله ی آنها زنهايشان می گردد.

9. پيامبر(ص): دين و آئين آنها درهم ودينارشان می باشد، آنها بدترين خلايق هستند

برای آنها نزد خدا ارج و مقامی نيست.

10. پيامبر(ص): هنگامی كه روابط نامشروع شيوع پيدا مي كند زلزله زياد ميشود.

11. پيامبر(ص): هنگاميكه برای كارهای ناشايست تعاون وهمكاری كنند و در احكام

دين از يكديگر دوری كنند.

12. پيامبر(ص): انسان به پدر ومادرش جفا می كند ولی با دوستانش از راه وفا وصفا

وارد ميشود.

13. پيامبر(ص): هنگاميكه تكبّر و خودپرستی در اعماق دلها نفوذ كرد آنطور كه سمها

در بدنها نفوذ ميكند.

14. پيامبر(ص): گناهان علنی شوند و محرّمات الهی سبك شمرده شوند.

15. پيـامبر(ص): زمـانی می آيد كه مـردم گـرگ درنده می شونـد، هر كس گرگ نباشد

او را  ميخورند.

16. پيامبر(ص): مردم به انجام منكرات تظاهر ميكنند ... و اموال فراوان برای غنا

و موسيقی خرج ميشود.

17. امير مومنان(ع): كسی كه امر به معروف كند، خوار شود و كسی كه مرتكب گناه

شود، مورد ستايش قرار گيرد.

18. امير مومنان(ع): هنگامی كه نيازها وگرفتاريها فراوان شود مردم همديگر را

نشناسند.

19. امير مومنان(ع): انسان برای استمداد به نزد برادرش برود، او را در

قيافه ای ديگر غير آنچه بود ميبيند.

20. امير مومنان(ع): هنگاميكه مرد ها با مردها در می آميزند و زنها با يكديگر.

21. پيامبر(ص): هنگامی كه امت من نماز را ضايع كنند و از شهوات پيروی كنند.

22. امير مومنان(ع): مرد را برای پوشيده نگه داشتن همسرش سرزنش ميكنند.

23. پيامبر(ص): مرد ها خود را شبيه زنها و زنها خود را شبيه مرد ها ميكنند.

24. پيامبر(ص): هنگامی كه زنها جامه مردان را بپوشند و پوشش حياء از آنها

گرفته شود.

25. پيامبر(ص): سپس زمانی می آيد كه قاريان قرآن را می خوانند ولی از

حلقومشان تجاوز نمی كند (عمل نمی شود...).

26. پيامبر(ص): قرآن را طبق خواسته های خود توجيه ميكنند و آئين خدا را آراء

خود تفسير و تحليل می كنند.

27. پيامبر(ص): ثروتمندان امت برای سياحت به مكه می روند ومتوسطين آنها

برای تجارتو فقرا برای رياء و تظاهر (افراد خالص كم اند).

28. پيامبر(ص): قرآن با نی و لحن غنا خوانده می شود، بدون آينكه به هنگام

تلاوت با خوف وخشيت از پروردگار همراه باشد.

29. پيامبر(ص): پس مي بينی كه گوش دادن  به قرآن برای مردم بسيار سنگين

است و گوش دادن به صداهای باطل آسان و فرح بخش شده است.

30. امير مومنان(ع): آلات  لهو و لعب در رهگذر مردم آشكارا به كار گرفته ميشود ،

مردم عبور مي كنند و كسي جرئت نمي كند از آن جلوگيري كند.

31. پيامبر(ص): (در آخر الزمان يعنی نزديكی ظهور ) زمين لرزه بسيار ميشود.

32. پيامبر(ص): انتظارميرودكه حتی يك قفيزگندم ويك درهم پول به مردم عراق نرسد.

33. امام صادق(ع): رودخانه ها خشك ميشود و قحطی و گرانی پيش می آيد.

http://media.afsaran.ir/si6SsR_535.jpg


برای دریافت فرم نماز قضاء به لینک زیر مراجعه نمایید

نماز قضاء

باتشکر برگرفته از وبلاگ ایت عبرت  لطفا برای مشاهده مطالب و اطلاعات بیشتر

بر روی نام کلیک فرمایید

سخنان کوتاه با درسهای بزرگ

Jaraghe Group


محافظت از خویشتن

« پادشاهی به عارفی رسید، از او پندی خواست. عارف گفت: هر آنچه را در آن امید

رستگاری است، بگیر و آنچه را در آن خطر هلاکت است ، رها کن»

کشکول صص 295 و 296

تجسس

«حکیمی گفته است: آن که عیب های پنهانی مردم را جست و جو کند، دوستی های

قلبی را بر خود حرام می کند.»

همان ، ص 347

افسوس پادشاه به هنگام مردن

گویند پادشاهی به بیماری سختی مبتلا شد. طبیب از او خواست که وصیتش را بیان کند.

در این هنگام ، پادشاه برای خود کفنی انتخاب کرد. سپس دستور داد تا برایش قبری

آماده کنند. آن گاه نگاهی به قبر انداخت و گفت « ما أغنی عنی مالیه هلک عنی

سلطانیه؛ مال و ثروتم هرگز مرا بی نیاز نکرد، قدرت من نیز از دست رفت.»

(حاقه 28 و 29) و در همان روز جان داد

حکایت و حکمت ، ص 126

پادشاه و مرد پارسا

پادشاهی پارسایی را دید از او پرسید:هیچ ما را یاد میکنی؟

مرد پارسا گفت:آری

پادشاه گفت:در چه مواقعی؟

مرد گفت:هر وقت خدا را فراموش میکنم.

برای دریافت فرم نماز قضاء به لینک زیر مراجعه نمایید

نماز قضاء

باتشکر برگرفته از وبلاگ ایت عبرت  لطفا برای مشاهده مطالب و اطلاعات بیشتر

بر روی نام کلیک فرمایید

شب هجران کی سراید یارب

http://www.askquran.ir/gallery/images/6018/1_1_qadir.nimeshaban.jpg

اي منجی رهايی دين خدا بيا

 جبران دردهاي دل هل اتي بيا

ای آخرين سلام مظلوم اهل بيت 

 آقا تو را به آبروی مصطفی بيا

از چاه های كوفه چه داری خبر بگو

  ای با خبر به درد دل مرتضی بيا

ام الائمه جوان منتظر تو راست

 ای محتوای مصحف زهرا بيا

از غربت غريب مدينه به ما بگو

 ای آشنای زخم دل مجتبی بيا

سنگين ترين مصيبت تو داغ كربلاست

 ای منتقم خامس آل عبا بيا

احياگر صحيفه سجاديه تويی

 ای شرح حال واقعه نينوا بيا

بی تو دم از وصيت باقر نمی زنيم 

 ای ميزبان هيئت صحن مِنا بيا

شيخ الائمه گفت كه خدمتگذار توست

 ای مقتدای صادق آل عبا بيا

باب الحوائجی كه دخيل تو بسته است 

 از چاه گفت يوسف زهرا تو را، بيا

تو نور چشم عالم آل محمدی

 سوگند بر پيمبر و جان رضا بيا

از كودكی جواد الائمه به ياد تو 

 آقا قسم به گريه ابن الرضا بيا

تبعيدگاه هادی دين يك بهانه ماند 

 ديگر تو بر نجات امام الهدی بيا

حاجت به غير تو حسن عسگری نداشت 

 ای مانده از قديم ز بابا جدا بيا

سرداب سامرا،  ز سحر تا سحر بسوز 

سر داده ايم سلام صباح و مساء بيا

حالا قسم به درد اسيري عمه ات

 با ذوالفقار حضرت مولا بيا


برای دریافت فرم نماز قضاء به لینک زیر مراجعه نمایید

نماز قضاء

باتشکر برگرفته از وبلاگ ایت عبرت  لطفا برای مشاهده مطالب و اطلاعات بیشتر

بر روی نام کلیک فرمایید

یازده مهدی


عبدالله بن عباس میگوید:
پیامبراکرم (ص) فرمود:درشب معراج هنگامی که خداوند_جل جلاله_مرا عروج داد ندای
 حق را شنیدم که فرمود:یامحمد
_لبیک ای پروردگار بزرگ!
_ایامیدانی ساکنان عالم بالا درچه موضوعی اختلاف نظر دارند؟
_پروردگارا!نمیدونم
_ایا هنوزبرادرو جانشینی بعدازخود ازمیان بنی ادم برنگزیده ای؟
_پروردگارا!چه کسی را باید برگزینم؟تواورابرای من انتخاب کن
_من برای توازمیان بنی ادم علی را برگزیده ام
_پروردگارا او پسر عموی من است
_بلکه او وارث تو و وارث علم من بعدازتوست وصاحب پرچم تو و پرچم حمددرروز
قیامت وصاحب حوض توست
_تاهرمومنی را که ازامت تو وارد بهشت میشودازان اب سیراب کند
یامحمدمن به خود به سختی سوگندخورده ام کسی که دوستدارتو واهل بیت تو وفرزندان
تو نباشد از اب ان حوض ننوشد
به راستی میگویم ای محمد تمام امت توراوارد بهشت خواهم کرد جزکسی که خود ابا کند
_چگونه کسی ازورود به بهشت ابا کند؟
_من تورا ازمیان خلق خود برگزیدم وبرای تو نیزب جانشین انتخابز نمودم تابرای تو به
منزله هارون باشد برای موسی جز
انکه(هارون نیزنبی بوداما)بعداز تو پیامبری نخواهد بود محبت اورا در قلب تو خواهم نهاد
 واورا پدر فرزندان تو قرار خواهم داد
پس حق او برامت تو مانند حق توست بر ایشان انگاه که زنده بودی ودرمیان ایشان بسر
 میبردی هرکس حق اورا نادیده بگیرد
حق تورا ضایع ساخته است وهرکه از دوستی او سرباززند ازدوستی تو ابا نموده است و
هرکه از دوستی تو سرباززند گویی ازورود به بهشت ابا نموده است
انگاه من به سجده افتادم وشکر الهی را به خاطر نعمتی که به من ارزانی داشته به جای
 اوردم در این هنگام دوباره ندا رسید:
_یامحمد!سربردارهرچه میخواهی بخواه تابه تو عطاکنم
_پروردگارا!تمام امت مرا تحت ولایت علی بن ابی طالب(ع)قرارده تا روز قیامت همه اطراف
 حوض من باشند.
_یامحمد1پیش از اینکه بندگان خود را خلق کنم سرنوشت انها را میدانم وبراساس ان هرکه
 را بخواهم هلاک میکنم وهرکه رابخواهم هدایت مینمایم علم تورا بعدازتو به علی داده واورا
 وزیر و جانشین بعدازتو قرارداده ام تا خلیفه تو برای اهل و امت تو باشد
اراده من چنین است کسی که بااو دشمنی کندو منکرولایت او بعدازتو باشد داخل بهشت نگردد
 وهرکه با او دشمنی کند باتو دشمنی نموده وهرکه باتو دشمنی کند بامن دشمنی نموده وهرکه دوستداراوباشد دوستدارتوست وهرکه دوستدارتو باشد دوستدارمن است

به او این فضیلت را داده ام وبه تو اینچنین عطا خواهم کرد که ازصلب او یازده"مهدی"که همه
از فرزندان تو و دختر تو فاطمه زهرا(س)باشندخارج کنم
_پروردگارا!چه زمانی وقت ان میشود؟
_هنگامی که دانایی از بین برود و جهالت اشکارگردد
_قاریان قران زیاد باشند و عاملان ان اندک
_قتل و خونریزی زیاد شود
_فقهای هدایتگرکاستی گیرند و فقهای گمراه وخیانتکار زیادشوند
_شاعران زیاد شوند
_امت تو قبرستانها را مسجدکنند
_ظلم و فساد زیاد شود و کارهای نکوهیده اشکارگردد وامت تو امربه معروف و نهی از
 منکر نکنند
_مردان بامردان و زنان با زنان خود را ارضاءکنند
_پادشاهان کافر.دوستان انها فاجریاران انها ظالم و مشاوران انها فاسق باشند
_سهخسوف یکی در شرق و یکی در غرب و دیگری در جزیره العرب به وقوع بپیوندد
_شهربصره به دست مردی از ذریه تو _که پیروانش مردمی از افریقاست_خراب شود
_مردی از اولاد حسین بن علی قیام کند
_دجال ازسوی شرق و سرزمین سیستان ظاهرشود
_سفیانی ظهورکند
_پروردگارا!بعدازمن چقدر فتنه و اشوب برخواهدخواست؟

خرایج ج2ص698و699فی اعلام الامام صاحب الزمان(ع)بحارالانوارج51ص295 


کوتاه اماحکمت اموز

http://upload7.ir/images/63912191985005116533.jpg


در روزگاری کهن پیرمرد روستا زاده ای بود که یک پسر و یک اسب داشت :

روزی اسب پیرمرد فرار کرد و همه همسایگان برای دلداری به خانه اش آمدند و گفتند!

عجب شانس بدی آوردی که اسب فرار کرد! :

روستا زاده پیر در جواب گفت:

از کجا می دانید که این از خوش شانسی من بوده یا بد شانسی ام ؟

و همسایه ها با تعجب گفتند ؟ خب معلومه که این از بد شانسی است.

هنوز یک هفته از این ماجرا نگذشته بود که اسب پیرمرد به همراه بیست اسب

وحشی به خانه برگشت.

این بار همسایه ها برای تبریک نزد پیرمرد آمدند : عجب اقبال بلندی داشتی که اسبت

همراه بیست اسب دیگر به خانه برگشت.

پیرمرد بار دیگر گفت : از کجا میدانید که از خوش شانسی من بوده یا از بدشانسی ام ؟

فردای آنروز پسر پیرمرد حین سواری در میان اسبهای وحشی زمین خورد و پایش

شکست.

همسایه ها بار دیگر آمدند :

عجب شانس بدی...

کشاورز پیر گفت : از کجا میدانید که از خوش شانسی من بوده یا از بدشانسی ام ؟

چند تا از همسایه ها با عصبانیت گفتند : خوب معلومه که از بد شانسی تو بوده پیرمرد

کودن!!!

چند روز بعد نیروهای دولتی برای سربازگیری از راه رسیدن و تمام جوانان سالم را

برای جنگ در سرزمین دور دستی با خود بردند . پسر کشاورز پیر بخاطر پای

شکسته اش از اعزام معاف شد.

همسایه ها برای تبریک به خانه پیرمرد آمدند :

عجب شانسی آوردی که پسرت معاف شد و کشاورز پیر گفت:

((از کجا میدانید که ....؟))


نتیجه گیری :

همیشه زمان ثابت می کند که بسیاری از رویدادها را که بدبیاری و مسائل لاینحل زندگی

خود می پنداشته ایم صلاح و خیرمان بوده و آن مسائل ، نعمات و فرصتهای بوده که

زندگی به ما اهدا کرده است!

خداوند حکیم در قرآن کریم سوره بقره می فرماید :

عَسی أَن تَکرَهوُا شَیئاً وَ هُوَ خَیرٌ لَکُم وَ عَسی أَن تُحِبّوُا شَیئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُم وَاللهُ یَعلَمُ وَ

أَنتُم لا تَعلَموُنَ

چه بسا چیزی را شما دوست ندارید و درحقیقت خیرشما در آن بوده و چه بسا چیزی

را دوست دارید و در واقع برای شما شر است! خداوند داناست و شما نمیدانید...

اندیشیدن به اینکه به علت قدرت محدود ما در درک و دانستن تمامی حقیقتها همیشه

ندانسته هایمان بیشتر از دانسته های ماست عاقلانه ترین کار سپردن حقیقت امورو

حکمت همه ی اتفاقها به دانای حقیقیست که حکمت همه چیز به دست اوست و اگاه

از همه ی پنهانها 

وراضی بودن به خواست خداوندیش که همواره ازروی حکمت و رحمت است

و اعتماد به قدرت بی مانندش که فوق تصور

پست اخر....

کم کم غروب ماه خدا ديده مي شود
صد حيف ازين بساط که برچيده مي شود
در اين بهار رحمت و غفران و مغفرت
خوشبخت آن کسي ست که بخشيده مي شود

فرازهايي از دعاي وداع امام سجاد(ع) با ماه رمضان:

بدرود اي بزرگترين ماه خداوند و اي عيد اولياي خدا...

بدرود اي ماه دست يافتن به آرزوها...

بدرود اي ياريگر ما که در برابر شيطان ياريمان دادي...

بدرود اي که هنوز فرا نرسيده از آمدنت شادمان بوديم

و هنوز رخت برنبسته از رفتنت اندوهناک


پیشاپیش فرا رسیدن عید رحمت و مغفرت پاداش یک ماه بندگی و سوز و گداز

اغازی بر انسانی نو که خویش را در بیکرانی دریای رحمت رمضان شستشو داد

عید عیدترین عیدها بر مهمانان بارگاهش مبارک باد

پست اخر...............


http://ts2.mm.bing.net/th?id=H.4702406194889793&pid=15.1


دستانمان بالا می اید

اینبار نه برای دعا

به نشان تسلیم

تسلیم مولا منتظر خوبی نبودیم

اینبار هم خودت کرم نما و دعا کن

برای حال خرابمان دعاکن که بیایی

این روزها خراب امدن توئیم یابن الحسن

شب قدراست و طی شد نامه هجر


http://img.tebyan.net/big/1388/06/989521452121262441822041692251415775201253.jpg

استمرار شب قدر در هر سال، و استمرار نزول همه امور به وسیله ملائکه، بعد از رحلت

رسول خدا(ص) وجود جانشین و خلیفه آن حضرت(ص) را، به منظور ایفای همان نقش در

شب قدر، اثبات می‌نماید. از همین‌رو از امیرمؤمنان حضرت علی(ع) روایت شده که به

ابن عباس فرمودند: به حقیقت، شب قدر در هر سال وجود دارد، در آن شب امر همه سال

نازل می‌شود، و آن امر بعد از رسول خدا(ص) صاحبانی دارد ابن عباس عرض کرد:

آنان کیستند؟امام(ع) فرمودند: من و یازده [فرزند] از صلب‌ام.                        

  همان ص619

و حضرت باقر(ع) میفرمایند:هرکس به شب قدربرخلاف نظرو رای ما ایمان داشته باشد

صادق نیستج انکه بگوید:آن (شب قدر) از آن ما (اهل بیت(ع)) است، و هر کس چنین

نگوید به حقیقت تکذیب کننده است. خدای عزّ و جلّ بزرگ‌تر از آن است که امر را به

همراه روح و ملائکه بر کافر فاسق نازل نماید، پس اگر بگوید که، او آن را بر خلیفه‌ای

[غیر از ما] نازل می‌کند، این سخن باطل است و اگر بگویند که آن را بر هیچ کس نازل

نمی‌کند، ممکن نیست که چیزی نازل شده اما بر هیچ چیز فرود نیاید. و اگر بگویند

ـ که خواهند گفت ـ اساساً نازل شدنی واقع نشده، در گمراهی عمیق و آشکاری فرو

رفته‌اند

امیرمؤمنان(ع) در بیانی بلند، پس از ذکر حجج الهی، در پاسخ به سؤال کننده‌ای که پرسید:

این حجّت‌ها کیستند؟، فرمودند:

آنان عبارتند از: رسول خدا(ص) و جانشینان برگزیدة آن حضرت(ص)؛ با کسانی که خداوند

ایشان را همراه و قرین خود و رسولش ساخت و بندگان را به طاعتشان فرا خواند، چنانکه

از آنان بر خویش پیمان گرفت. ایشان صاحبان امر و کسانی هستند که خداوند درباره ‌شان

فرمود:« أطیعوالله و أطیعوا الرسول و اُولی‌الأمر منکم>>

و فرمود: «و لو ردّوه إلی الرسول و إلی اُولی‌الأمر منهم لعلمه الّذین یستنبطونه منهم

و چون خبری حاکی از ایمنی یا وحشت به آنان برسد و اگر آن را به پیامبر و اولیای امر

خود ارجاع کنند، قطعاً از میان آنان کسانی‌اند که [می‌توانند درست و نادرست] آن را دریابند

شخص سؤال کننده عرض کرد: آن امر چیست؟ امام(ع) فرمودند:

همان که ملائکه در شبی که همه امور(خداوند) حکیم، از قبیل: روزی، طول عمر، اعمال،

زندگانی، مرگ، علم غیب آسمان‌ها و زمین، و معجزاتی که جز برای خداوند، برگزیدگان و

فرستادگان او در بین آفریدگانش امکان‌پذیر نیست، فرو می‌فرستند آنان روی خدایند؛

که فرمود: « فأینما تولّوا فثمّ وجه الله؛ پس به هر سو رو کنید آنجا روی خداست

(از جمله آنان بقیت‌الله)یعنی حضرت مهدی(ع) است که هنگام پایان [روزگار] این [دنیا]

می‌آید و زمین را از قسط و عدل لبریز می‌نماید، همان طور که از ظلم و ستم مملو شده باشد

و از نشانه‌های او غیبت و کتمان در وقت فراگیر شدن طغیان و فرا رسیدن انتقام است و اگر

مورد خطاب این امر در کلام خداوند، منحصراً پیامبر(ص) و نه غیر ایشان بود، می‌بایست

به وسیله فعل ماضی دالّ بر عمل غیر دائمی بیان می‌شد، نه به صورت مستقبل،

«نزلت الملائکة؛ ملائکه نازل شدند»

«یفرق کلّ امرٍ حکیمٍ؛ هر کاری [به نحو] استوار فیصله می‌یابد»

و نمی فرمود:«لا تنزّل الملائکة؛ ملائکه نازل می‌شوند» و

«یفرق کلّ امرٍ حکیمٍ؛ هر کاری [به نحو] استوار فیصله می‌یابد»

در این شب که شب تقدر است شب ناله های پرسوز است و نیاز و نیاز و نیاز

لحظه ای اندیشه کنیم چرا امده ایم و کجا خواهیم رفت

اندیشه کنیم رفته ها رفته و کنون همین لحظه میشود همه عمر را تقدیر نیکو کرد

اندیشه کنیم همین امشب را و مولایی که قران ناطق بود و شب تقدیر با او رقم خورد

که بفهماند نمیتوان شب قدر را قدر دانست بی صراط مستقیم علی

نمیشود زیبا سرنوشت را خواست بدون جرعه ای از محبت او

اندیشه کنیم بازمانده ی سرشکافته ی این شبها را

که لحظه لحظه هامان براو عرضه خواهدشد

السلام علیک یا صاحب العصر ای بازمانده ی فاتح خیبر قرانی که شکافت به سبب عدالتش 

  

کلام رسول اکرم(ص)درمورد مولا علی(ع)

http://www.momtaznews.com/wp-content/uploads/2012/08/ali-saqeb1.jpg


دوست داشتن امام على عليه السلام

هر گاه خداوند عشق و دوستى على را در دل مؤمنى استوار سازد و با اين حال قدمش بلغزد

(خطايى از او سر زند) در روز قيامت قدمش را بر صراط استوار نگه دارد

                                                          کنزالعمال

دشمن داشتن امام على عليه السلام

تو را جز مؤمن دوست ندارد و جز منافق دشمنت ندارد

                                                              کنزالعمال

على پيشواى نيكوكاران

درباره على به من وحى شده كه او سرور مسلمانان،پيشواى پرهيزگاران و رهبر

رو سپيدان است.                                

                                      تاريخ دمشق‏«ترجمة الامام علي عليه السلام‏ ص 258/775


على امام و پيشواى شماست

همانا خداوند عز و جل درباره على بن ابى طالب بمن سفارشى فرمود.گفتم:بار پروردگارا،

آن را برايم روشن فرما.فرمود:بشنو!عرض كردم:گوش به فرمانم.فرمود:همانا على پرچم هدايت

و پيشواى دوستان من و روشنايى (راه) كسانى است كه مرا اطاعت كنند.او كلمه‏اى است

كه با پرهيزگاران همراهش كردم.هر كه او را دوست‏بدارد مرا دوست داشته و هر كه از او اطاعت

كند از من اطاعت كرده است                     

                                                                                      نور الثقلين:5/73/74

على وصى من است

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:همانا وصى من،رازدار من و بهترين بازماندگانم و كسى

كه وعده‏ام را به كار مى‏بندد و دينم را ادا مى‏كند على بن ابى طالب است

                                                            کنزالعمال

علی ولی هر مومنی است

عمران بن حصين:پيامبر خدا صلى الله عليه و آله سپاهى را به فرماندهى على بن ابى طالب

گسيل داشت.او در اين سفر كارى كرد...ما هر گاه از سفر برمى‏گشتيم ابتدا خدمت پيامبر خدا

صلى الله عليه و آله مى‏رسيديم،پس،بر آن حضرت سلام كرديم...مردى از آن ميان برخاست

و عرض كرد:اى پيامبر خدا،على چنين و چنان كرد.

پيامبر از او روى گرداند.مرد ديگرى برخاست و همان گفت كه آن اولى گفته بود.تا آن كه

چهارمى برخاست و سخنان همان نفر اول را به زبان آورد.پيامبر خدا صلى الله عليه و آله

در حالى كه چهره‏اش متغير شده بود رو به او كرده فرمود:رها كنيد على را،رها كنيد على را

رها كنيد على را،همانا على از من است و من از او.او پس از من ولى هر مؤمنى است

                                             تاريخ دمشق‏«ترجمة الامام علي عليه السلام‏»:1/380/486

على حجت‏خداست

انس در خدمت پيامبر نشسته بود كه على عليه السلام وارد شد،پيامبر صلى الله عليه و آله

فرمود: اى انس!من و اين حجت‏خدا بر بندگان او هستيم.

                                       تاريخ دمشق‏«ترجمة الامام علي عليه السلام‏»:3/125 في الهامش

من و على از يك درخت هستيم

 جابر:پيامبر صلى الله عليه و آله در عرفه بود و على رو به روى آن حضرت قرار داشت

پيامبر فرمود:اى على!نزديك من آى و پنجه‏ات را در پنجه من گذار.اى على!من و تو از يك

درخت آفريده شده‏ايم.من ريشه آن درختم و تو تنه آن و حسن و حسين شاخه‏هايش.

هر كه به شاخه‏اى از آن بياويزد خداوند او را به بهشت در آرد 

                                                     تاريخ دمشق‏«ترجمة الامام علي عليه السلام‏»:1/129/

تصاوير متــــــــــحرک مذهبی