دستان پاکت مثل من تنهاست، می دانم

دلـم بـه وسعت دریـا گـرفته آقـا جـان
از این زمانه از اینجا گـرفته آقـاجان
بیا دوای غم و غصـه ها تویی مـولا
برای توست که دلهـا گـرفته آقـا جان
میان خشکی این شهرمانده ام عمری
دلـــم بهــانه دریــا گـــــرفته آقـا جـان
کجـا جزیره خضراست من نمی دانم
دلـم برای همانجــا گــــرفته آقـا جـان
هزار ســـال نگـــاه شکستــــه زهـرا
برای توست که احیا گـرفته آقـا جـان
از آن زمان که نبودم دلم به نامت بود
عجب نیست که حالا گــرفته آقا جان
هـزار ســـال گذشتـــه هنوز پنهــانـی
غریب مانده ام آقا خودت که می دانی

+ نوشته شده در یکشنبه نهم تیر ۱۳۹۲ ساعت 22:26 توسط زهرا