کلام حکیمانه امیر مومنان علی(ع)

در درون سینه انسان قطعه گوشتى آویخته است كه عجیبتریناعضاى وجود او است :
و آن قلب او است.و این شگرفى بخاطر آنستكه انگیزههائى از حكمت و ضد آن در
آن جمع است. هر گاه آرزوها در آنظاهر شود طمع او را ذلیل خواهد كرد و هنگامى كه
طمع در او به هیجان آید حرصاو راهلاك مىكند،و هنگامى كه یاس مالك او گردد تاسف
او را از پاى درمىآورد،و هرگاه غضب بر او مستولى شود خشمش فزونى مىگیرد،
و هرگاهاز چیزى راضى شود جانب احتیاط را از دست مىدهد،و اگر ترس بر او
غالبشود احتیاط كارى او را به خود مشغول مىدارد،و هرگاه كار او آسان گردد در
غفلت وبىخبرى فرو مىرود،اگر مالى بیاید بىنیازى او را به طغیان وا مىداردو اگر
مصیبتى به او برسد بیتابى او را رسوا مىكند، و اگر فقر دامنش را بگیردمشكلات او
را بخود مشغول مىدارد، و اگر گرسنگى پیدا كند از ناتوانى زمین-گیر مىشود،و اگر
پرخورى كند راه نفس را بر او مىبندد و بطور كلى هر گونه مىسازد.

امام باقر علیه السلام از جدش امیر مؤمنان(ع)
چنین نقل مىكند كهفرمود:
در روى زمین دو امان و وسیله نجات از عذاب الهى
بود كه یكى از آنهابرداشته شد،دومى را دریابید
و به آن چنگ زنید.اما امانى كه بر داشته شد
رسول الله بود،و اما امانى كه باقى مانده استغفار
است،خداوند تعالىمىفرماید،«خدا آنها را عذاب نمىكند
تا تو در میانشان هستى و خداوند آنهارا هرگز عذاب
نمىكند در حالیكه استغفار مىكنند»
(سورهاعراف(7)،آیه164.)
سید رضى اضافه مىكند:كه این یك نمونه از بهترین
استفادهها و لطیفترین استنباطها از آیات قرآن
است.
