ابان از سلیم بن قیس نقل میکند که گفت:

در زمان حکومت عثمان درمسجد پیامبر علی (ع)را با جماعتی دیدم که با یکدیگر گفتگو

میکردند و فقه و علم را مذاکره میکردند از طرفی قریش از فضیلت و سوابقی که پیامبر

درباره ی ایشان فرموده بودند مثل :

امامان از قریش هستند ...مردم دنباله رو قریش هستند ....را یاد اور میشدند و از طرفی

انصار از ایاتی که درمورد انان نازل شده بود میگفتند

در اجتماع انان بیش از دویست نفر حاضر بودند که بعضی به طرف قبله تکیه داده بودند

و بعضی در دایره مذاکره بودند از جمله ی قریش که به یاد دارم

"علی بن ابی طالب و فرزندانش حسن و حسین (ع).ابن عباس.محمدبن ابی بکر.عمار

طلحه.زبیر .مقداد........

واز جمله انصار حاضر "ابو ایوب انصاری .زیدبن ثابت .جابربن عبدالله .انس بن مالک

ابوالهیثم بن تیهان ......

صحبت به درازا کشید و از صبح تا ظهر طول داشت وعثمان در خانه اش بود و از

گفتگو خبر نداشت وعلی (ع) و هیچ یک از اهل بیتش سخن نمیگفتند

مردم رو به امیرالمومنین گفتند:

چرا سخن نمیگویی؟حضرت فرمودند:

هر یک فضیلتی گفتند و به حق گفتندسپس فرمودند :ای قریش و انصار خداوند به خاطر

چه کسی این فضیلتها را به شما داده است به خاطر خودتان . قبایلتان یاکس دیگری

وانان در پاسخ گفتند :به خاطر رسول اکرم (ص)

وعلی (ع)فرمود:ای قریش و ای انصار راست گفتید

امیرالمومنین در ادامه ی کلامش فرمود:

ایا اقرار میکنید که انچه از خیر دنیا و اخرت که بدان دست یافته اید فقط از ما اهل بیت

بوده واز هیچکدام شما نبوده است؟

خلقت محمد(ص) و علی(ع) از یک طینت واحد

ایا اقرار میکنید که از پیامبر شنیدید که فرمود:"من و برادر علی بن ابی طالب تا ادم با

یک طینت هستیم"

اهل بدر و احد و سابقه داران و متقدمین گفتند:اری این را از پیامبر شنیدیم

خلقت نوری اهل بیت (ع) و پاکی نسل ایشان

فرمود: ایا اقرار میکنید که پسر عمویم پیامبر(ص)فرمود:"من و اهل بیتم نوری بودیم

که چهارده هزار سال قبل انکه خداوند ادم را خلق کند در پیشگاه پروردگار مشغول عبادت

بودیم .وقتی خداوند ادم را خلق کرد ان نور را در صلب او قرار داد و او را به زمین

فرستاد سپس ان نور را در صلب نوح در کشتی حمل نمود .سپس در صلب ابراهیم

ان را به اتش پرتاپ کرد .سپس خداوند همچنان ما را در صلبهای با شرافت به رحمهای

پاک و از رحمهای پاک به صلبهای با شرافت بین پدران و مادران منتقل مینمود که هرگز

یکی از انها به صورت زنا با یکدیگر ملاقات نکردند؟"

وباز اهل بدر و احد و سابقه داران و متقدمین گفتند:اری این را از پیامبر شنیدیم

علی (ع) برادر پیامبر (ص)

فرمود: شما را قسم میدهم ایا اقرار میکنید که پیامبر بین هردونفر از اصحابش برادری قرار

داد و به من فرمود: "تو برادر من و من برادر تو در دنیا و اخرت هستم"

گفتند :اری به خدا قسم

                           "برگرفته از کتاب اسرار ال محمد سلیم بن قیس هلالی"


ادامه دارد........

ادامه دارد....